اوغوزتیوی:ازبر علی حواجوی در شهرستان میانه آزربایجان جنوبی تحت اشغال ایران به دنیا آمده بود.طبق شناسنامه ازبر علی حاجوی نام داشت، و در رسانهها ایرانی از قصد به اسم ریزعلی خواجوی نام میبردند چون فارسها و ایرانیان نام ازبر علی بر روی فرزندان خود نمیگذارند .او شامگاه شنبه (۲ دسامبر/ ۱۱ آذر) بعد از تحمل یک دوره بیماری در ۸۷ سالگی درگذشت. پیکر ازبر علی حاجوی مشهور به “دهقان فداکار” (۴ دسامبر/ ۱۳ آذر)در شهرستان میانه آزربایجان جنوبی به خاک سپرده شد. او ۵۶ سال پیش با از خودگذشتگی موجب نجات جان صدها مسافر قطار شد.
تنها یادگارش از آن دوران فانوس شکستهای بود که کتش را با شعله آن آتش زده بود.ابتدا این فداکاری او را در کتابهای درسی هرچند به فارسی و با تحریف هویت ملی و چاپ کردند، سپس این داستان را از کتابهای درسی حذف کردند و رفته رفته با بی مهری وهات تحقیر ایرانیان مواجه شد اما ملت تورک آزربایجان او را به اسم “دهقان فداکار” (ایید اکینجی ) میشناختند.
ازبر علی حاجوی ۳۲ ساله بود که به یک قهرمان ملی تورکان آزربایجان تبدیل شد. آذرماه سال ۱۳۴۰ زمانی که مثل شبهای دیگر از کنار ریلهای قطار میگذشت تا به خانه برسد، متوجه شد که بخشی از مسیر ریل به دلیل ریزش سنگ مسدود شده است. او با دیدن این صحنه کتش را از تن درآورده و با آتش زدن و تکان دادن آن در هوا تلاش کرد تا راننده قطاری را که نزدیک میشد، از وجود خطر آگاه کند.
ازبر علی حاجوی در نهایت با شلیک چند گلوله از تفنگ شکاریاش موفق به متوقف کردن قطار شد. این حرکت شجاعانه منجر به نجات صدها مسافر قطار از مرگ شد. روزنامه اطلاعات در آن زمان شرح این واقعه را روی صفحه نخست خود منتشر کرد. ازبر علی حاجوی به نام “دهقان فداکار” و یا به زبان محلی تورکان آزربایجان ایید اکینجی شهرت یافت و داستانش نیز به کتابهای درسی مدارس راه یافت. ولی سپس با اوج گیری ایدئولوژی شوینیستی فارسی در ساختار جمهوری اسلامی وطرفی دیگر با قدرت گرفتن حرکت ملی آزربایجان و افزایش غرور هویت ملی بین تورکان اسیر در ایران داستان وی از کتابهای درسی حذف گردید .
در سال ۱۳۸۵ به پاس فداکاری بزرگ ازبر علی حاجوی تندیس ملی فداکاری به او اهدا شد . وی قادر نبود حتی ۲ کلمه فارسی حرف بزند و در طول مراسم به زبان مادری خود تورکی آزربایجانی و با کمک مترجم سخن گفت.
“دهقان فداکار” آزربایجان به مانند هزاران فرزند تورک آزربایجانی زندگی راحتی نداشت. در سالهای گذشته چند بار خبر درگذشت ازبر علی حاجوی به علت وخامت سلامتی وی و بی اعتنایی مسئولین در رسانههای داخلی اللخصوص رسانههای وابسته به حرکت ملی آزربایجان منتشر شده بود که هر بار تکذیب میشد. به نوشته رسانهها در سالهای اخیر همسر او دیگر اجازه نمیداد تا کسی برای مصاحبه به خانهشان بیاید، زیرا “از بس آزربایجانیان برای افشای تحقیر و بیمهری از طرف سیستم فاشیستی فارس و کمک گرفتن از مسئولان رژیم برای وضعیت اسفناک و سخت ازبرعلی از وی و خانواده وی مصاحبه گرفته بودند و تغییری در اوضاع زندگیشان حاصل نشده بود، دیگر خانواده خسته شده بودند و نمیتوانستند این را بر غرور خود بقبولانند .” حقوق بازنشستگی ازبر علی حاجوی ۷۰۰ هزار تومان بود که بخشی از آن نیز به دلیل بدهی یکی از اطرافیانش که او را به عنوان ضامن به بانک معرفی کرده بود، کسر میشد.
ازبر علی حاجوی گفته بود وقتی در آن شب قطار را متوقف کرده بود، مسافران ناراضی در ابتدا او را به باد کتک گرفتند تا اینکه متوجه مسدود شدن مسیر قطار و فداکاری او شدند. تنها یادگار “دهقان فداکار” از آن ایثارگری فانوس شکستهای بود که لباسش را با آن آتش زده بود؛ فانوسی که او تمام آن سالها نگه داشته بود و به مهمانانش نشان میداد.
سوالی که فرد فرد ما تورکان آزربایجان از خود باید بپرسیم این است که آیا آزربایجان جنوبی اگر یک دولت ملی و مستقل داشت این قهرمان ملی این گونه مورد تحقیر و بیمهریها قرار میگرفت ؟ یا ما ملت تورک در اوج عّزت در همه جا از قهرمانان وطنمان آزربایجان یاد میکردیم و این قهرمانیها را به نسلهای آینده میآموختیم؟